اوایل که رفته بودم دانشگاه خیلی حس اینو داشتم که بتونم آدم تاثیر گذاری باشم و الگو قرار بگیرم اینا! سر همین حس امیدواری بسیار خوش بینانم به جامعه بیمار ایران (مخصوصا نسل خودم) رفتم و یه نیم ساعت تمام داشتم با مسئول نشریه ها صحبت میکردم و این شد که گفتم اوکی من مینویسم! عضو 5 6 تا هیئت تحریریه شدم و به به! متونی که توش فقط پاچه خاری مقامات (نه اونجور مقامات! تهش در حد رییس دانشکده) و حرفای تکراری در مورد ت (این چقدر گرونه آقای رییس جمهور و اینا) و بعضا متونی برای کردن حس قومیت گرایی و ملی گرایی و مشابه اینها پیدا میشد! یه بنده خدایی تو کلاس داریم که شدیدا پان تورکه و ازیناییه که اگر دستش بود کل شمال غرب کشورو به علاوه نصف تهران میخواست بکَنه بچسبونه به ترکیه! بعد دیدم تو نشریه در مورد روز ملی خلیج فارس نوشته :) باری! از همه نشریه ها اومدم بیرون دیدم جام اینجا نیست، من خیلی وقته اصلا وقت نمیذارم سر بحث با افرادی که عقایدشون تاریخ انقضاش خیلی وقته گذشته، مثل نژاد پرستی و قومیت گرایی و . کلا خیلی جدیدا حوصله بحث با ذهنای بچه گانه رو ندارم؛ بعد جدا شدنم دیدم کارم اخلاقا درست نیست! قول داده بودم به مسئولشون که براشون بنویسم و خوب باید سر قولم میبودم! پس دوباره عضو شدم و نوشتم و یکی از همین متنا رو الان میذارم تو ادامه مطلب

ادامه مطلب

فکرای هرز مخاطب همیشه فرهیخته

تفکر سازمان یافته تیپ "تحلیلگر"

بعد 8 سال و نیم جمع شدیم دور هم(9.9.99)

خیلی ,نشریه ,گرایی ,سر ,تو ,حس ,گرایی و ,نشریه ها ,خیلی وقته ,قومیت گرایی ,ادامه مطلب

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

بیمه عمر و حوادث چگونه از طریق کانالهای تلگرام وتبلیغ در گروهها درامدزایی کنیم مهدی ندایی نقاشی ساختمان-رنگ مولتی کالر-اجرای کناف وبلاگ شخصی ابراهیم سهرابی کتابخانه ثامن الائمه نام نیک توسعه چرخه سبز پلی کاران محبین ولایت روستای کوهپایه ای دانباران